نتایج جستجوی عبارت «مرتضی بیات چاه‌گز آباده طشک دبستان شهید جلالی دبیرستان شهید مطهری شلمچه لشکر ۱۹ فجر ۱۳۴۷/۱۰/۲۲ ۱۳۶۵/۹/۲۱ ۱۳۶۵/۱۰/۴ کربلای ۵» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید محمد علی هاتفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد محمد علي هاتفي »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص. شکر و سپاس خداوند تبارک‌وتعالی را که بر ما منت نهاد و ما را جزء کسانی قرارداد که درراه او برای اسلام بجنگیم و ما را در این برهه از زمان، یعنی زمان سرافرازی اسلام قرارداد. خداوندا! به ما توفیق بده تا بتوانیم بنده و فرمان‌بر تو باشیم، نه برده و بنده شیطان. خدایا! به ما کمک کن تا اینکه شیطان نتواند ما را به جائیکه...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حسین شعبانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسين شعبانپور »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون 1 خیال نکنید کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. با درود فراوان و سلام به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با سلام به مردم با ایمان و مؤمن به انقلاب اسلامی شهرستان نی‌ریز. تنها آرزوی من در سالیان دراز این بود که بتوانم به جبهه بروم و این صدامیان کوردل...
شهدا سال ۶۷- زندگینامه شهید بهمن امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. می‌خواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچله‌های بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نی‌ریز سرداد و پیام‌آور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید محمد علی رهنورد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد علي رهنورد »
بسم‌الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب‌العالمین، سلام خدا بر پیامبر اسلام محمد بن عبدالله (ص) و دخت گرامی‌اش و ائمه معصومین، از علی (ع) تا مهدی (عج) و رهبر انقلاب اسلامی، خمینی عزیز و شما عزیزان و همه بندگان صالح خدا؛ اما بعد: همسرم و فرزندانم، شمارا سفارش می‌کنم به بندگی الله و تقوای الهی، پیروی کامل از امام مسلمین، نماز، روزه، امربه‌معروف و نهی از منکر، دعا، صبر درراه خدا، روزی حلال، امانت، حسن خلق، اخلاص در عمل، احساس...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید علی اکبر خازن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر خازن »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ربنا افرغ علینا صبراً و توفنا المسلمین. پروردگارا قلب مرا از بردباری سرشار فرما و ما را مسلمان بمیران. اشهد ان لااله‌الاالله و اشهد ان محمداً عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و آل‌محمد. در این لحظات حساس زندگانی، تصمیم گرفتم با چشمی باز و قلبی مملو از عشق به الله، با سلامی آهنین، تکیه به الله و مکتب حضرت محمد (ص) و راه سید شهدا (ع) و با آگاهی و بینش درراه حق‌تعالی، راهی که حضرت سیدالشهدا...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید محمدرضا امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد رضا اميني »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم. با سلام و درود به یگانه منجی عالم بشریت، امام مهدی (عج). با سلام به امام خمینی و با درود به روان پاک شهدای خونین‌کفن انقلاب اسلامی. با سلام به مفقودین و مجروحین. با سلام به اسرای اسلام در زندان‌های کفار بعثی که با صبر و استقامت خود شیطان بزرگ را دیوانه کرده‌اند. با سلام به رزمندگان اسلام که مشغول نبرد با کفار بعثی هستند و با سلام به خانواده‌های این...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید فرامرز علیمردانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید فرامرز علیمردانی »
به شوق وصال یار مجنون صفت در پی‌ لیلی دوان بود و از سرزنش‌های خار مغیلان رنجشی نداشت. فرامرز 1345/4/7 در روستای قلعه بهمن نی‌ریز، میان خانواده‌ای مؤمن و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در روستا و در کنار خانواده سپری کرد. مشکلات زندگی اورا از کسب دانش و علوم طبیعی محروم ساخت. برای کمک به خانواده در تأمین نیاز زندگی به شغل دامداری روی آورد و چند ماهی را هم در یکی از معادن...
بیاد شهید احمد (جواد) رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
جـواد ای نوگل بستان مادر کجا رفتی که دیدارت ندیدم جـواد نازنین من کجائی پدر از هجر توقدش خمیده امیـدم بود دامات نمایم امیـدم نا امید از رفتن تو گسستی رشتـه مهرو وفا را توبـودی مظـهر مهر و عطوفت تن پاکت نمیدانم کجا هست بخـاک وخـون فتاده پیکر تو جواد نازنین دردانه ما بیا مادر دگر بارت ببینم تـو ای فرمانبر امرخمینی بخواب آسوده خوش درآن بیابان کـه فتح کـربلا نزدیک باشد توکل در عزایت نوحه سرکـــرد رئوفی...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -چرا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
طلوع اولین امید در رگهای خونینم تو بودی سکوت و اولین سوگند با پیکار خونینم تو بودی از جنگ دل من با دل تو هست بس افسانه‌های خفته در تابوت ز تنهایی که پیوستند دلها تا ابد با خون همداستان گشتند بر این افسانه‌های نیک شد بس قصه‌های تنگ بر این بیچارگی فریاد بر این افتادگی فریاد که دیگر بار قلب ما نخواهد بست پیوندی برای تا ابد ماندن از این بیداد خون در دشت دل پیداست که دیگر نورامیدی نخواهد بود از این افتادن مرد جوان پیداست که دیگر ره...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -کوچ
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ناگه کدامین عشق ناگه کدامین یاد از سرزمین خالی از انسان بر سرزمین یاد ما پی گیر زد فریاد ای خسته از ماندن در این گنداب ای سیر از پندار ای خسته از پرداختن بر پوچی هر حرف ای مانده در تابوت تنها و سیاه شب برخیز ـ برخیزیم زین ماندن اندر کنج عزلت بادلی پردرد اینجا فکندن خانه‌های درد اینجا نشستن این چنین بی‌درد من دیگر از هر چیز بی‌زارم جز مرگ کو عشق و امید تازه جان است برخیز ـ‌ برخیزیم زین خانه ما بار سفر بندیم تا سرزمین مردمانی گُرد تا سرزمینی کز...